یعنی می خواهید به این فضا توجه نکنید و کار خودتان را ادامه دهید؟
بله، می خواهم مسیرم را ادامه دهم. شروع بازیگری سینمایی ام هم با پدرم نبوده و از طرفی خودم بازیگری را خیلی دوست دارم و بعد از این تجربه با این که در ابتدا تئاتر را انتخاب کرده بودم، به بازیگری سینما هم علاقه زیادی پیدا کردم. من کار خودم را انجام می دهم. اگر مردم من را بپذیرند که لطف آن ها بوده، اگر هم نپذیرند، حتما من شایستگی آن را نداشتم.
از فیلم صحبت کنیم! ماهور الوند با ستاره در «دختر» چقدر هم ذات پنداری داشت؟
در ابتدا خیلی کم، حتی فکر می کردم اصلا بعضی چیزها منطقی نیست و درباره این موضوع با آقای میرکریمی هم صحبت های زیادی داشتم که می گفتم شما مطمئن هستید این جا گریه می کند یا چنین رفتاری نشان می دهد؟ اما هرچه جلوتر می رفتیم، بیشتر ستاره را می شناختم و دغدغه هایش را درک می کردم و دلایل کارهایش را می فهمیدم و دیگر اواخر فیلم کاملا او را می فهمیدم.
یعنی در زیست با شخصیت ستاره او را درک کردید؟
تلاش زیادی کردم و سعی کردم نمونه هایی مانند ستاره را در اطراف خودم پیدا کنم، پای صحبت های آن ها بنشینم و در موقعیت های مختلف خودم و پدرم را جای او بگذارم. خیلی کلنجار رفتم تا او را درک کنم.
یعنی تجربه های مشابه با ستاره نداشتید؟
نمی توانم بگویم نداشتم، به هر حال ستاره دختری است هم سن و سال من و هر طوری که حساب کنیم، همین موضوع اولین نکته اشتراک ما خواهدبود و به هر حال تجربه هایی هست، اما در ابتدا خیلی کم بود و هرچه می گذشت، من ستاره را بیشتر درک می کردم.
البته شاید نقطه مشترک پیدا کردن هم کار سختی باشد، آقای الوند و پدر ستاره؟
(می خندد) واقعا همین طور است. به هر حال اساس ماجرا هم تفاوت زیادی داشت. این دختر جنوبی بود و من هم قبل از این فیلم یک بار هم به جنوب سفر نکرده بودم و هیچ کدام از شهرهای آن را ندیده بودم. همین موضوع برای من چالشی بود که باید نقش دختری را بازی می کردم که سال ها آن جا زندگی کرده و اولین باری است که می خواهد به تهران سفر کند. تفاوت خیلی بزرگی بود، ولی با این حال هر چه زمان می گذشت، این تفاوت هم کم رنگ تر می شد.
لهجه هم داشتید!
:: برچسبها:
فیلم ,
:: بازدید از این مطلب : 54
|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24